قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت اگر مرا از بند آزاد کنی سه آرزویت را برآورده می کنم. خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت نذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کردم برابر آنرا برای همسرت برآورده می کنم! خانم کمی تامل کرد و گفت مشکلی ندارد. آرزوی اول خود را گفت من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم. قورباغه به او گفت اگر زیباترین شوی شوهرت برابر از تو زیباتر skyvedørsgarderobe می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او را از دست دهی. خانم گفت مشکلی ندارد. چون من زیباترینم کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند. پس آرزویش برآورده شد. بعد گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم. قورباغه به او گفت شوهرت برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند. خانم گفت نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد. آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی برآورده کرد. خانم گفت می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم! (نکته اخلاقی: skyvedørsgarderobe خانم ها خیلی باهوش هستند. پس باهاشون درگیر نشین.(قابل توجه آقایان قابل توجه خواننده های مونث اینجا پایان این داستان بود. . . . . . مرد دچار حمله قلبی برابر خفیف تر از همسرش شد
یک چشم من اندر غم دلدار گریست چشم دگرم حسود بود و نگریست چون روز وصال آمد اورا بستم گفتم نگریستی نباید نگریست. اللهم عجل لولیک الفرج یا علی برای عضو شدن در گروه میل تلنگر و دریافت مطالب تلنگری در صورت تمایل میلی با عنوان عضویت درگروه به آدرس میل زیر ارسال نمایید . meshkate2@gmail.com
90/02/01 - 90/02/07
89/03/08 - 89/03/14
تلنگر
قالب وبلاگ آمار
No comments:
Post a Comment